نقطه ایی با نقاط اشتراک انسان و حیوان

گاهی.... هیچ ولش کن

گاهی....نه ، ولش کن

گاهی آدم..... نه نه ، اصلا بیخیالش

(یه نفس عمیق)

گاهی آدم یعنی کشک نقطه تمام.

این تمام حرفی بود که یه آدم می تونه در موردیه آدم بزنه !!

یه آدم از نژاد هوموسایپنس(homo supience)

آدم تشکیل شده از آه + دم البته اینو پیرزنا میگن !!

میگن که آدم همیشه آه همراشه و ازش جدا نمیشه ولی اگه قرار بشه  

بصورت علمی نگاه کرد ، باید گفت دم + آ چون اول باید یه دمی باشه که  

بازدمی هم وجود داشته باشه دیگه !!! پس در اینجا آه بجای بازدم  

قرار میگیره  نقطه تمام . 

امروز و کلا این روزا اینجا حرف اول و آخر را آدم نمیزنه یعنی نمیتونه  

 

بزنه !!  

امروز و کلا این روزا حرف اول و آخر رو گرما میزنه و آدم چه با دم چه بی دم  

هیچ حرفی برای گفتن نداره وفقط تنها راه ابراز وجود ، صداهایی ست که  

بصورت غریزی و خود به خود از فعالیتهای روز مره توی این گرما از خودش بروز  

میده و این صدا توی هیچ دستور زبانی در دنیا ثبت نشده والبته اگه هم    

میتونستند باز هم اینکارو نمیکردند چون با این حال یه نقطه به نقاط اشتراک  

انسان با حیوان اضافه می شد! و این شاید برای انسانی از نژادهوموسایپینس  

که در برهه هایی از زمان ادعای خدای هم کرده خیلی خوشایند نباشه !!  

هرچند  گاهی اوقات همین آدم با زیر پا گذاشتن یک قانون بصورت علنی در  

جلو چشمان کسانی که خوردن را بر خود حرام کرده اند حتی در این گرما ، یک  

نوشیدنی خوش آب و رنگی را با لذت سرکشیده و با زبان اطراف دهان را نیز  

لیس  کشیده اند تا از اسراف جلوگیری کنند اینان نیز شاید کسانی باشند که  

 

نقطه ایی به نقاط اشتراک اضاف کرده اند نقطه تمام .

 

 

پانوشت :

 

امروز پانزدهم رمضان

معنی سکوت را همه کس نمیدانند

پانزدهم آغاز سکوتی بود که بعدش طوفانی به وجود آورد

سکوتی که نه تاریخ معنی اش را فهمید نه مردمانی از نژادهوموسایپینس

گریگشو مبارک  

 

وحید

نظرات 25 + ارسال نظر
آرام سه‌شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 22:54

درود امپراتور.
آدم یعنی کشک و تمام!!
اگر اینطوری باشه باید خیلی ناامید کننده باشیم.
...............
سکوت!!

وحید:

درود بر آرام
کشک میتونه مکمل خوبی واسه خرما باشه و لذت بخش
کشک میتونه تو گلو گیر کنه و پغ
اگه این دنیا برا آدما پله ای باشه برا جاودانگی اونوقت ناامیدکننده نیست
........
سکوت!!

دوست چریکو سه‌شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 23:54

سلام وحید
خوبی؟
خدا رو شکر ماهت غروب کرد و شب تارت به روز روشن مبدل شد!
"د" چریکو شده بود "ب" پس از اونجا پریدم وب امپراطور!
خوندم و خوندم و خوندم تا رسیدم به :
.... در برهه هایی از زمان ادای خدای هم کرده ...!!!!!
نفهمیدم این" ادای خدای" چیه؟
من قند بدنم پایینه ، شکو مکو هم تو زندگیم نی! میشه سیم توضیح بدی "ادای خدای " چیه؟

وحید:

سلام
خوبی؟
من نمیدونم تو خود چرکو هستی یا دوست چرکو
به هرحال هرکه هستی خوش اومدی
ممنون گوشزد کردی آره اشتباه تایپی بوده منظورم ادعای ع جامونده
فرعانه بصورت علنی و دیگر کسانی هم بصورت غیر مستقیم ادعای خدایی کرده اند!!

رحمت الله حسن ابراهیمی چهارشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 14:50

وحید عمو جان سلام.بعد از غیبت طولانی خوشحالم کردید.

وحید:

سلام عمو جان
شما لطف دارید

[ بدون نام ] چهارشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 15:00

سلام وحید جان
دیگه فقط قلم خودمه چه با تاریخ چه بی تاریخ
اینم قلم خودم بود
حالا نظرتو بگو

وحید:

سلام
خوبه
میام طرفت

کاملیا چهارشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 15:03 http://iranzaminekamellia.blogfa.com

یادم رفت ادرس بنویسم

وحید:

بازم خوبه

چریکو پنج‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 14:56 http://www.cheriko.gigfa.com

وحید جان!
چت شدن عامو؟
مگه گشنتن؟
نظر دوست منو که انجام ندادی ! "گریگشو"!!!
پیرمردا می گن ، انسان ، بشر ، آدم و حیوان یکی اند!
انسان از ریشه (نِسیان ) به معنی فراموشی است.
بشر از ریشه بَشَرة به معنی پوست است . زیرا جانداری است که پوستش معلوم است.
آدَم بر خلاف دو کلمه ی بالا که عربی اند ، عِــبری است و به معنی خاکی است.
و حیوان اجتماعی است از خوردن ، خوابیدن و زاییدن!
یه مرد که از واژه "مردن" گرفته شده و یه زن که از واژه "زاییدن" گرفته شده ، اگر نخواد حیوان باشه ، یه وقت می تونه انسان بشه ، یه وقت می تونه بشر بشه و وقت دیگه هم می تونه آدم بشه!!!!

موفق موید و دلشاد باشید

وحید:

سلام چرکوجان
هیچم نشدن آمو!!
یکی از دلایلی که پا تو اینترنت نمیلم همین دیگه!! مو بیش از ۵۰ مرتبه خواسم کلمه کو درس کنم ولی از بس سرعت نت بالان نمیشه بروزش نمیکنه!!! دلم خین کرده
خب با این همه تفاسیر زبان شناختی که تو کردی و اون متن درون پرداختی روزنامه وار من بنظرت چرکو جز کدوم دستس؟؟؟
انسان؟ بشر؟ آدم ؟ حیوان ؟ یا اون صدا و آوایی ست که تو هیچ فرهنگ لغتی نیس؟؟
مرفق مرید دلچاد باشی

علی شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 18:29 http://www.mygolf.blogsky.com

سلام اقا وحید گل نیستی کوکای جونیم
خداروشکر وحید جان
برا اولین بار تعریف میکنم مطلبت خیلی خوب بود ایول
دوستار امپراتور علی

وحید:

سلام پسر خوبی؟ زیر سایتیم کوکا
نظرلطفته
درود بر خلیج من

[ بدون نام ] یکشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 19:23 http://ssaghi76.persianblog.ir/

هیچ ایا می دانی که حتی ثانیه

می تواند بار اندوهی بلند

جاگذارد، روی قلب خسته ما بگذرد

دستهایم را بگیر، چشم هایم را ببین

با دل من گفتگو کن گفتگو

آه من می ترسم از یک دم سکوت

می برد تا دیار تلخ نا آرامیم....

می کشد در حسرت و نا کامیم....
سلام دوست عزیز پست اخرت خیلی جالب بود خوش قلم بود
بیا بهم سر بزن اگه خوشت امد بگو با چه اسمی لینکت کنم

وحید:

سلام
همی الان میام بت سر بزنم
اینا اومدم

رویای بارانی دوشنبه 31 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 15:41 http://bay66.blogfa.com

سلام مرسی که بهم سر زدی

وحید:

چاکریم

مصطفی جمعه 4 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:55 http://shahroooood.blogfa.com

سلام داداش وحید
روزه نمازا قبول باشه
از حال و احوالگیری شما
شما نبودی ما که چندبار خدمت رسیدیم و بی جواب موندیم
هنوز اسم قدیمی وبلاگ من توی لینکات هست خیلی اسمش تغییر کرده ها یه کم دقت کن!
پست این دفت هم قشنگ بود مثه قبل اما یه جاهاییشو نفهمیدم مثه هوموسایپنس
پست این دفه من هم اشاره ای بود به اونایی که خیلی راحت جان شیرین انسانی رو می گیرند
خوشحال شدم از حضورت

وحید:

سلام داش مصطفی گل گلاب
ما هستیم همیشه ولی کمرنگ
هوموسایپنس ، نژاد انسانهای در حال حاضر کره زمین
چاکرتیم

درین Dorian جمعه 4 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 17:32 http://www.drnr.blogfa.com

سلام. خوشحال میشم بهم سر بزنی

وحید:

سلام
ما هم خوشحال میشم که به شما سر بزنیم

غزاله یکشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:08 http://ghazal-h-love.blogfa.com

سلام خیلی جذاب مینویس بیا پیشم منتظرتم

وحید:

سلام
نظر لطف شماست ولی الکی نگفته باشی ها!!!!
اینا اومدم

مرتضی پنج‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 15:43 http://leimer.blogfa.com

سلام بر شما دوست عزیز
وبلاگ دریا ودریانوردی(باد لیمر)
http://leimer.blogfa.com
منتظر حضور گرم شما هستیم.
الهم عجل لولیک الفرج

وحید:

سلام
وووووی اوضی لیمرن
تش و طیفو
الان مثل لیمر بعد از هفده روز الان خوم میرسونم بت
اصلا ذهلت نره

هلیله پنج‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 23:54

چطور میشه با این اوضاع زندگی کرد؟خدا شاهده تا چند لحظه پیش صدای نیروگاه داشت همه رو اذیت میکرد.بابا مردم دیگه نمیتونن خسته شدن اخه تا کی؟ خودتان بگید تاکی؟مردم دیگه نمیتونن طاقت بیارن!نیروگاه که راه افتاد ممکنه مشکلات زیادی برای مردمان هلیله و بندرگاه پیش بیاد!اره همه میخوان که از اونجا به شهر منتقل شن همه راضی هستن جز بعضیا! دیگه اون دوران مرده سال به سال زمونه داره عوض میشه انسان ها هم عوض میشن توقعشون میره بالا دیگه؟؟؟!!!هلیله چی داره؟ خدایی نکرده نصف شب یه اتفاقی پیش بیاد باید این همه راه رو بکوبی تا برسی شهر!!بابا مردم خسته شدن!اگه من بخوام امضا کنم بجای یکی دو تا میزن چون دیگه خسته شدیم!شبا که نمیشه بیرون رفت!من خودم 3 فرزند دارم اجازه نمیدم برن بیرون چون هیچ اعتمادی ندارم به ادماش!چند بار پشت سر دخترم حرف زدن چند بار پشت پسرم حرف زدن که کار به دلخوری و دعوا کشید.اخه ادم ناموس داره یعنی چی که بیان پشت سرت حرف بزنن!اگه پشت خوده شما حرف بزنن چی؟شما چیکار میکنید؟حاظر نیستم بزارم فرزندانم یک قدم پاشون بیرون بزارن! یه دخترو دیدن دوست دارن تهشو در بیان که فلانی کیه امارشو میگیرن و هزار جور حرف پشت سرش در میارن. تا دلتونم بخواد معتاد داخلش پیدا میشه ارامش و اسایش واسمون نمونده دیگه!هی از امکاناتش صحبت میکنید مثلا همین پارکه بالاتر از کمپ صدف.ساعت 12 چراغاش دیگه خاموش میشه بخاطر اینکه دکه ی معتادا میشه.اقا اینارو من با چشم خودم دیدم که دارم میگم.زمستون بارون میاد کوچه هاش رودخونه میشه!!مگه غیر از اینه؟چند مدت پیش خواستن اسفالت کنن کوچه هاشو اما هر چی مصالح بود دزدیدن هر کس واسه خودش یه مقدار برد.ساعت 12 به بعد یه مغازه پیدا نمیشه که باز باشه خوب شاید کسی چیزی لازم داشته باشه!امیدوارم هر چه زودتر بودجه بدن و مارو از اونجا بلند کنن که دیگه صبرمون سر اومده!من مطمنم خیلیا موافقن که بلند شن اما دلو جرات ندارن چیزی بگن بی صدا موندن و زندگیشونو میکنن.( با هلیله بودم )حالا اقا وحید اگه انصاف دارید نظرمو ثبت کنید.موفق باشید!

وحید:

سلام هلیله
فک کنم هشت روز میگذره که دارم نظرتو ثبت میکنم ولی کلا نبودم!!
خب یه محل از شهر رو نام ببر که از لحاظ امینتی من آمارشو واست بیرون بکشم؟!!!!
دوست عزیز ما نباید یادمون بره که اسب اگه از اصل بیفته قاطر میشه
انصاف داشتم نظرتو ثبت کردم
و شما انصاف داشته باش داستان ننویس
یا حق

[ بدون نام ] چهارشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:02

سلام آقا وحید
نیومده دوباره کجا رفتی؟
برگرد و سکوتت رو بشکن
هر جا هستید موفق و موید باشید

وحید:

سلام
همی حالا اومدم
یعنی تا صدام کردی اومد بعد بگو وحید بد

هلیله دوشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 00:09

سلام شاید من اشتباه میکنم اما اینارو از نزدیک دیدم که دارم میگم واگر نه من قصد ندارم شمارو ناراحت کنم شما هم مثل پسر خودم مردمان هلیله بسیار ادمهای خوب و مهمان نوازی هستن چون خودمون سال هاست داریم هلیله زندگی میکنیم اما اگه عادت های زشت رو کنار بزارن بهتر از این میشن خدایی ناکرده قصد توهین به هیچ کس ندارم از مشکلاتش گفتم که بیشتر بهش رسیدگی بشه امیدوارم هر چه زودتر به مشکل همه ی ما رسیدگی بشه چون واقعا سخته تو این شرایط اینجا زندگی کرد فردا پس فردا هم نیروگاه راه میفته اونوقت متوجه میشید چون همین الانه داریم اذیت میشیم خدا به داد بعدش خدا پشت و پناهتان

وحید:

سلام هلیله جان من قصد ندارم این وبلاگ به حاشیه بره و شاید این آخرین نظری باشه در این رابطه که ثبت خواهم کرد چون مسیر و خط این وبلاگ چیز دیگریست و این جور نظرات که به محتوای وبلاگ ربطی ندارد و نوعی توهین و بی احترامی به نویسنده و خوانندگان وبلاگ محسوب میشود.
ولی
دوست من منم میدونم شما قصد توهیین به هیچ کس و هیچ چیز ندارید . هرکه کمی اصالت داشته باشه به وطن و خاکش هیچ موقع توهین نمیکنه ولی عزیز من، این راهی که انتخاب کردی به قول خودت برای رفع مشکلات نوعی توهین است وگرنه شما اگر واقعا قصد دلسوزی داشته باشید نیمه بسیار خالی لیوان را تعمیم نمیدادید به کل مردم . همه جا هم خوب هست و هم بد و این بدون استثنا برای تمام محلات بوشهر و هرجای دیگه ی دنیا وجود داره و اگه شما قصد رفع اشکالات محل دارید همچین سیاه نمایی که از محل و مردمان خود میکنید کاری نادرست است و باید بگم این راه به ناکجا آباد میره و جز شرمسار کردن مرد خود در بین دیگر مردمان کاری از پیش نبرده اید. و اینم بگویم که به اسم خطر هر انگی رو چسپوندن به محل، کار پسندیده ایی نیست.
این آخرین نظری بود که در موارد غیر موضوع وبلاگ به ثبت رساندم
خدا پشت پناهتان

بزرگمهر شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 21:04

سلام بر مردی که دل ماش گل زه و تاتریش نساخت تا سیل کنیم
کوکا درست نوشتی
حرف کسی گوش نکن

وحید:

سلام کوکا ، خوم خبرت میدم
موفق باشی

انجمن فرهنگی بیشهر جمعه 8 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 08:56 http://www.bishehr.com

یاعلی
1
2
3
آماده بدو رو
.
ز نیرو بود مرد را راستی.
دوستان عزیز ، جوانان برومند ، ورزشکاران ارجمند ، ورزشدوستان محترم بیشهری.
با یاری خداوند توانا برنامه ی ورزش صبحگاهی و صمیمانه خود را در خنکای بامدادان جمعه های زیبای بیشهر بر ماسه های با طراوت ساحل دل انگیز شمال هلیله از اولین حمعه آبان ماه دوشادوش دوستی همدیگر آغاز خواهیم کرد.
.
دلتان خوش و جانتان خرم و تنتان سالم باد.
.
حاجی

وحید:

سلام
هستم هستند هستندند
هستی هست بازم هستم

یکتا پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 23:39 http://yekta-tanha.blogfa.com

دور نرو
بیا کنار دلم
من غیر از اینها که مینویسم
نوازش هم بلدم
دوست عزیز سلام قابل دونستی یه سری هم به ما بزن اگه با تبادل لینک موافقی تو نظرات بهم خبر بده با چه امی بلینکمت...منم سایه ای مثل هیچکس

ورزشدوستان هلیله چهارشنبه 11 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 20:56

دست اندر دست هم
صبجگاه جمعه را
در هوای دلکش بیشهرمان
پا به پای همدیگر
نرمش کنان
زندگانی صفا خواهیم داد
.
وعده ما . هر جمعه . ساعت ۶۳۰ - ساحل چاه شیرین.

الناز یکشنبه 13 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:07 http://6121372.blogfa.com

سلام....
من هنوز سر میزنم ولی شما مارو ازین لطف محروم کردی..............................







الناز پنج‌شنبه 17 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:34 http://6121372.blogfa.com


سلام....
تجربیات و نصایح افراد موفق را بکار گیرید چرا که به قول هریت هال :(ما نمی توانیم همه چیز را تجربه کرده و از ان درس بگیریم) و دلیلش این است که برایمان گران تمام خواهد شد. اما افراد دیگری بهای انرا پرداخته اند و حالا به طور مجانی در اختیار ما قرار داده اند .... پس استفاده کنید....
با عنوان راز موفقیت به روزم.... خوشحال میشم بیاید و استفاده کنید

کاملیا چهارشنبه 23 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:33 http://iranzaminekamellia.blogfa.com

سلام بر وحید عزیز
دلم برای ان قلم خاصت تنگ شده بود
خواندمش مثل همیشه به دل نشست
سخت مینویسی...

وحید:

سلام جنوبی
نظر لطفته
منم همینجور اومدم به وبلاگت سر زدم ولی نمیدونم چرا نمیشهنظر گذاشت هرچه تلاش کردم نشد

رحمت الله حسن ابراهیمی پنج‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 14:32

برایم دردناک است که خبر اجرای تعزیه را در وبلاگ های غیر از دیارم بخوانم.لطفا گزارشی از آن را برایم به هرنحو که می دانید ارسال کنید تا درد دل هایم را بر اساس آن بازگو نمایم.

وحید:

سلام عمو
چشم

پیمان سه‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 21:10 http://http://avayebishehrband.mihanblog.com/

از پست جدید دیدن فرمایید :

(مصاحبه با آقای بزرگمهر صفوی )

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد