صدای کولر گازی در تابستان بوشهر

توی اتاقی که تازه کولر گازی را با اون صدای منحصر به فردش خاموش کرده بودیم


دراز کشیده بودم و صدای پنکه که نمیدونم چه صدایی داشت تمام فضای اتاق را


پر کرده بود. خداراشکر صدای کلاغ های زشت که هروز روی تیر برق  می نشینند


و قارقار می کنند هم نمی اومد ، خداراشکر صدای جیغ زن همسایه که سر بچه


هاش داد  می کشید هم نمی اومد ،  خداراشکر  ماشین غرازه  همسایه  امروز


خاموش بود ، خداراشکر صدای توربین های بخار نیروگاه اتمی که تا حالا یک کیلو


برق هم تولید نکردن  نمی اومد ، خداراشکر پدافندهای نفتی نیرو هوایی هم امروز


الکی تپ تپ نمی کردند، و این همه بی صدایی مرا  واداشت تا از جای  خود  بلند


شوم و پنکه را نیز خاموش کنم تا هیچ  صدایی توی اتاق نباشد  بعد  با کمی فکر


به این نتیجه رسیدم  که صدای  کولر  گازی بهترین صدای دنیاست و  رفتم  بطرف


کولر کیلیدهایش را تا آخر چرخاندم. پتو را روی سر خود کشیدم و به خوابی عمیق


فرو رفتم.



پانوشت:

به درخواست حاجی نوشتیم

به یاد عمو رحمت که خیلی وقته مطلب جدید نزده

با خاطرات دکتر چرکو که همه رو نظاره میکنه

به دلیل ورود مجی به فضای وبلاگیون در خواب فرو رفته

به ضیاف شامی که مسعودعاشق قراره مهمونمون کنه

رو به مطالب سرخوشانه علی و مای گلفش

برای بانوهایی که حضوری سبز دارند آرام و فاطمه و کاملیا

 و برای تمام کسانی که حضور ندارند



وحید

12:19سشنبه

نظرات 20 + ارسال نظر
حاجی سه‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 16:44 http://bishehr.ir

آفرین وحید آفرین
.
ولی برای زیر پتو رفتن تو این تابستون بوشهر خیلی عجله کرده ای ، یه وخت ذات الجنب نکنی.
.
البته الآن نمیدونم هنوز شی پتوئی یا ری پتو ولی به هر حال پیش بینی می کنم همین یه ذره مطلب بی سر و ته و زیر پتوئیت کلی خاطر خواه پیدا کنه ، میگی نه !؟، شرط ببندیم؟1
.
عافیت باشه

وحید:

سلام حاجی
شما لطف دارید
حاجی سر خاطرخواه زدین تو خال شما صدرصد برنده خواهید شد

....کی!!!!مو؟؟؟؟ چهارشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:37 http://helyleh1.blogfa.com

سلام وحید...اتفاقاتی که برای تو نیفتاده برای مو هروز میفته....
1-صدای کولر گازوییلی که مثل تانک صدا میده
2-صدای قار و قار کلاغهای بامعرفت که اول صبح توی حیاط صبحونشون رو در کنار مرغ و خروس و گربه ها میل میکنند
3-صدای تق و تق چکش های بنا روی سر سنگ و بلوک
4- صدای پدافندها که قراره با رفتن توی نیروی هوایی هرروز گوش نواز بشه....بازهم توی فکر کولر گازی هستی؟؟؟؟؟؟

وحید:

سلام میشتی مسعود
تو هنوز به درک متقابلی نسبت به صدای کولر گازی نرسیدی
یه لحظه تصورش بکن کولر روشن کن برو زیر پتو چنان تمام اتاق به لرزش میفته که انگار یه فیزیو تراپی مفت و مجانی مهمون شدی
این یه فکر اقتصادیه پسر نیرو هوایی

فاطمه چهارشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 20:50

سلاموبلاگ خوبی داری مطالب بسیار خوب وجالبی داری ولی بلندشوکولرو روشن کن چون خیلی هوا گرمه.موفق باشی

وحید:

اسلام علیکم الفاطمه
والا خواستم الان کولر روشن کنم بوام زد پس گردنم گفت پیل برق زیاد میاد ای ماه هم یارانه ها پرداخت نکردن !! یالا خاموشش کن

فاطمه پنج‌شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 17:25

سلام وحید خیلی اقتصادی هستی

وحید:

سلام
بااین وضعیت کشور اگه اقتصادی فکر نکنیم که باید کاسه دستمون باشه و تومیدون فرهنگ کاسبی کنیم

*سحر* شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 23:04 http://nazadamharfamo.blogfa.com

سلامـــــ
عه چه باحال نوشتیــــ
خفن خوشم اومد از همین که ساده اس ولی به دل میشینه خوشم میاد

وحید:

نظر لفططه
ساده هس ولی فک نکنم خفن باشه

دریا یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 00:35 http://azjensebaran.blogsky.com

سلام
تشکر از حضورتون در وبلاگم
وبلاگ زیبایی دارید
مطالبش دلنشینه
امیدوارم حضورتون در وبلاگم همیشگی بشه...............
موفق و سلامت باشید
البته درکتون میکنم که الا ن تو این گرما تو بودن جنوب چقدر سخته.........
موفق باشید و سرمای کولر لذت ببرید

وحید:

سلام
تشکر از حضورتون در وبلاگم
نظر لطفتونه
بازم نظر لطفتونه
امیدوارم
همچنین
ممنون که درک میکنید
شما نیز موفق باشید و از سرمای کولر آبی لذت ببرید

پرستو یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:58 http://www.parastohadi.blogsky.com

اه وا وحید تو هم بوشهری؟ خدا کنه باشی خوبه یه همشهری داشته باشی.

وحید:

سلام
بله
فعلا خدا کرده . آره خیلی خوبه آدم یه همشهری به همشهریاش اضاف بشه
(اوچین پریات نو ) به زبون روسی یعنی خوشبختم از آشناییتون

فاطی یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 19:05 http://baran761300.blogsky.com

خوب بود
راستی کجا بابام ایطورن؟
بازم خوب بود که حداقل نوشتی
موفق باشی

وحید:

سلام
مو خو همیشه مینویسم
بعدشم بخاطر اینه که پس گردنی از بوام نخوردی

لیلی یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 19:07 http://zar2.blogsky.com

سلام مرسی دوست عزیز
سخنان دکتر را با جان و دل قبول دارم

حرف هایم را تعبیر می‌کردی... سکوتم را تفسیر... دیروزم را فراموش... فردایم را پیشگوئی...
به نبودنم مشکوک بودی... در بودنم مردد... از هیچ گلایه می‌ساختی ...از همه چیز بهانه...
من کجای این نمایش بودم؟

وحید:

سلام خواهش میشه
تو کجای این نمایش قرار داری؟
ما کجای این نمایش قرار داریم؟؟
سرزمین ما کجاست
ما کجای این خاک قرار داریم
سهم من از این خاک چقدره سهم تو چقدر؟

مجتبی یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 23:12

خواند زبان دلم ثنای محمد (ص)
ماه خرد خیره در لقای محمد (ص)
دیده دل , جام جم به هیچ شمارد
سرمه کند گر زخاک پای محمد (ص)
عید مبعث بر شما مبارک

وحید:

الهم صلی الی محمد و ال محمد
منم این عید بزرگ را به تمام بشریت تبریک عرض میکنم

سایه دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:43 http://bluedreams.blogsky.com/

سلام

ممنونم از حضورتون

و عید بزرگ مبعث بر شما مبارک

سلام

خواهش میشه

برشما نیز مبارک

جوجه اردک زشت دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:15

سلام
ممنون از حضورتون
نوشتارت پی رنگ داستان دارد ساده از کنارشون نگذر....

سلام ما رو از بلوط های زاگرس غربی به دریا برسون سالهاست دلتنگشم

وحید:

سلام
منم ممنونم
ایشالله بیاید در کنار دریا ما هم در خدمتتون هستیم البته با یک نهال درخت بلوط بیایید

وحید دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 15:32

جوجه اردک زشت عزیز
آدرست یادت رفته بود بزاری سر زدی نشونی وبلاگتو بذار

لیلی چهارشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 16:35

سلام دوست عزیز
چند روز وقت نکردم بیام نت و نظرات را تایید کنم

وحید:

سلام
اوکی

جوجه اردک زشت چهارشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 17:54 http://www.dardarik.blogfa.com

سلام
پوزش ...تقدیم

وحید:

سلام
خواهش میشه
ممنون

پرستو جمعه 2 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 00:11 http://www.parastohadi.blogsky.com

اپ نمیکنیا

وحید:

فردا آپ میکنما

حاجی شنبه 3 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:45 http://bishehr.ir

چطوری وحید
.
داشتم در مورد تاریخ شاهان و امپراطوری ها مطالعه می کردم، می خواستم یه خلاصه ای بنویسم تو فکر رفتم که امپراتوری تورا در کدام دسته بنویسم . چون دیددم خودمان که قدر امپراتوریهای خودمان که نفهمیدیم، روم و یونان و چین هم که مثل خود ما، چوب و چماق انگلیسیها هم که جلو ملکه بلند شده است ، وضع آل سعود و آل خلیفه هم که امپراطوریهای بدی نیستند مثل آخرای زمان آریامهر شده ....
البته شکر خدا تو ..امپراتور اقلیم بزرگ چهار مسجد هستی ، سرزمینتان چند کدخدا و چندین نماینده دارد . بیسوادی که دارد در بیشهرتان ریشه کن می شود چون مدارستان در حال بی دانش آموزی به سر می برد و از کالو کمتر دانش آموز دارد و ده ها و صد ها محسنات دیگر که برای بلادتان می شود بر شمرد.
...بالاخره بفرمائید جای امپراطوری شما در کدام گروه از امپراتوریهاست.
.
قلمروت وسیع و دشمنت در خواب باد

وحید:

چاکرم حاجی
حال و احوالت چورن؟
آری حاجی جان ما امپراتوری بیشهر را به چهار گوشه جهان هم نمیدهیم.
ما عضوی از مسجد بودن را به پادشاهی ملک ری هم نمیدهیم.
ولی ما در اسم خود مانده ایم بعضی ها مارا با ط میخوانند بعضی ما را با ت میخوانند !!
ولی در مورد جای امپراتوری ما باید بگویم که قلمرو امپراتوری ما از قرآن عبور میکند به سهراب می رسد و دراین بین حافظان. سعدیان. مولاویان .فردوسیان .کورشان. شرعیتیان. چمرانان. وهزاران ایرانی حماسه ساز دیگر جا دارند و ابعادش همه یک اتاق سه درچهار است که جز یک تختخواب یه میز کامپیوتر و یک کتابخانه فسقلی چیز دیگری ندارد.
حال شما بگویید قلمرو ما وسعیتر است یا انگلیسیها یا آل سعود یا ...

حاجی شنبه 3 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 13:25 http://bishehr.ir

آفرین
.
20 (بیست)

وحید:

چاکریم

چریکو شنبه 3 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 22:40 http://cherko.blogsky.com

امپراطور جان!
یه لامپ 100 واتی ، ری پتو یا شی پتو ، روشن می کردی چون جای پای نور در تفکر داستانت خالی است!
تصور کن(تفکر کن) اون زیر - البته در گرما و هنگامیکه از سرما فرار می کنی - آن لحظه که فرو رفتنت در خوابی عمیق به اتمام می رسد ، دستان ضمختت را تکان داده و از قضا و قدر ، به یه سبیلوی ریش دار ( حاجی رو نمی گم!!! ) بخوره ، آیا حاضری صداها را بشنوی؟
یا باز هم ووره کولر را ...
و یا اگر دستانی ...
یا باز هم ووره کولر را ...
بگذریم ...........
خوبی که ان شاء الله
سی بووات بگو یه کولر اسپلیت دوگانه سوز سی اتاقت بخره که نه صداش بلند بو و نه هزینه مصرفش بالا بو!
تا هم بتونی صدا ها رو بشنوی ، هم بتوانی عمیقا به این موضوعات دیدی متفکرانه داشته باشی و هم توانا باشی به این صورت ( بی صدایی ) ما را مستفیض (مستفیذ) نمایی!
خواه؟
سی ... هم بگو تا ... ( این دیگه حریم خصوصیه)
..............
حاجی هم چون حرمت شرط رو حلال اعلام فرمودند ( حاجی سنش از من و تو بزرگتره ، مذهبش رو بهتر از من و تو می فهمه ، با خداست ، دعایی است ، نکیر و منکر رو حریفه ، بیشتر از من و تو خمیس پاره کرده ) پس من ، ما میشویم و با صدایی بدور از صدای کلاغ و جیغ زن و ماشین غرازه (قراضه) ، علی مای گلف و ... می گویم:
در شرط ، ما هم هستیم!!!

به دکی جون
لامپو گذاشتم برای تو شاید مغزت به کار بیفتد
احتمال اینکه تو خواب سکته کنم زیاده
احتمالا اینکه تو خواب...... زیاده
خوبم شما چطوری؟
بوا میگه چون سرویس داره بدرد ما نمیخوره((فقط شارپ))
شما اگر اشاره کنید از راه های دیگه مستفیز میفرماییم

مو سی کی بگم که نقطه چین حریم خصوصیه؟؟
خوب کاری میکنی تو شرط شرکت میکنی چون ای شر 0 به 100 هست یعنی دلربایی ما 100در100 هست
پیروز باشی رفیق از یاد رفته

چریکو شنبه 3 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 22:55 http://www.cherko.blogsky.com

امپراطور جان!
امپراتور جان!
مال چریکو .... هیچ ...... واویدن!
خیال می کنی من ولت می کنم!
بارها و بارها می فرستم چون همیشه یه نظر در قالب وورد در کامپیوتر شخصی ام سیو کردم!
اگه شک داری بگو یه نظر از 10 ماه قبل برات می فرستم!!!!
جرأت کردی نظر منو تأیید نمی کنی .... ها؟
................
چه امپراطوری کم وسعت پهنی!
ولی بپا یه وقت امپراطوریت بر روی اسلام و ایران عبور نکند!!!!

وحید:

چریک جان
چرکو جان
خیلی مبهم مینویسی!!!
فک کنم تو فراموش کردی که مو آلزایمر دارم
ای همه رمزی حرف نزن مو هیچی یادم نمیاد که بتونم جوابت بدما
ای همه نقطه چین هم نذار چون لامپ صد واتی نداریم که بتونم جای خالی ها سیت پر کنما

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد